دو روز دیگه میرم تهران تا هم با عشق دیداری تازه کنم، هم کارهام در تهران رو انجام بدم. مشاوره بازهم مشاوره. چی بگم از کجا بگم. هنوز ته دلم شکه چه لزومی داره ازدواج کنم. ترس از تمسخرخانواده و اقوام. چقدر برای زندگی آماده ام. چقدر میتوانم تحمل کنم. چقدر میتوانم جلوی تمسخر خانواده ام وایسم مثل شیرین که برای پویا عجیب وابسته شده بود. حالش البته بد بود. هنوزم میگم این پسره به دردش نمیخوره چقدر ,چقدر میتوانم منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

رمان هنرهای من سیر تا پیاز سئو علی مهدوی شهرستانی رسادیتا-طراحی سایت,طراحی سایت حرفه ای,طراحی وب سایت اختصاصی مرجع علمی آموزشی و سرگرمی ناگفته هایی از جنس من دانلود رایگان مجله خبری 24 خبر